وقتي آه عاشقم شدي
نوشته شده توسط : محمد حسن

وقتي آه عاشقم شدي پاييز بود و خنك بود

تو آسمون آرزوت هزارتا بادبادك بود

تنگ بلوري دلت درست مث دل من

آلي لبش پريده بود همش پر ترك بود

وقتي آه عاشقم شدي چيزي ازم نخواستي

توقعت فقط يه آم نوازش و آمك بود

چه روزا آه با هم ديگه مسابقه مي ذاشتيم

آه رو گل آدوممون قايق شاپرك بود ؟

تقويم آه از روزا گذشت دلم يه جوري لرزيد

راستش دلم خونه ي ترديد و هراس و شك بود

ديگه نه از تو خبي بود ، نه از آرزوهات

قحطي مژده و روزاي خوش و قاصدك بود

يادم مياد روزي رو آه هوا گرفته بود و

اشكاي سرخ آسمون آروم و نم نمك بود

تو در جواب پرسشم فقط همينو گفتي

عاشقيمون يه بازي شايد ، يه الك دولك بود

نه باورم نمي شه آه تو اينو گفته باشي

آسي آه تا ديروز برام تو آل دنيا تك بود

قصه ي با تو بودن و مي شه فقط يه جور گفت

آسي آه رو زخماي قلب من مث نمك بود





:: بازدید از این مطلب : 648
|
امتیاز مطلب : 157
|
تعداد امتیازدهندگان : 42
|
مجموع امتیاز : 42
تاریخ انتشار : 8 / 1 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: